ایمان وضده کفر
: به آرامش و نترسیدنی که با تکیه به قدرتمندان حاصل می شود ایمان می گویند.
شخصی قصد جان شما را کرده و شما برای رها شدن از مرگ فرار می کنید و آن شخص به دنبال شما می آید . شما مطمئن هستید که اگر به شما برسد شما توانی برای مقابله با او را ندارید در راه آشنایی را که خیلی قوی هست را می بینید و به او می گویید که نجاتتان بدهد و پشت سر او مخفی می شوید تعقیب کننده وقتی به شما می رسد و هیکل آشنای شما را می بیند می ترسد آشنای شما به او می گوید کاری داشتید او با ترس می گوید که نه کاری نداشتم
صداقت (رو راستی):
شفاف سازی شرایطِ برقراری ارتباط
در برخورد با افراد و تعامل با آنها، گروهی هستند که برای رسیدن به خواسته شان با وارونه جلوه دادن واقعیت ها مکارانه در پی فریب دیگران هستند. در هر تعامل شرایطی وجود دارد که در برقراری رابطه ی افراد مهم هستند به صورتی که اگر آن شرایط وجود نداشته باشد، افراد حاضر به برقراریِ آن رابطه نیستند. صداقت یعنی واقعیتِ شرایط لازم را به طرف مقابل ارائه کردن.
مثلا، در تجارت میزان دارایی یا مقدار سود یا سالم بودن کالا برای معامله مهم است و واقع نمایی آن ها الزامی ایت ولی صله رحم داشتن با پدر و مادر نقشی در معامله ندارد.
پس صداقت به معنای گفتن تمام اتفاقات و خصوصیات و افعال به همدیگر نیست و در تعاملات اجتماعی آن مقدار از مشخصات فردی که برای برقراری این ارتباط خاص لازم است را باید بصورت شفاف در اختیار طرف مقابل قرار داد.
خوشبختی(سعادت):
همراه خیر و خوبی بودن
انسان وقتی به قضاوت درباره همراهی خیر و خوبی با خود می نشیند، اگر خوبی ها را همراه خود دید می گوید خوشبختی با من است. گاهی یک شکست یا ناخوشی آنقدر در برابر چشمانش بزرگ می شود که بقیه ی خیر ها و خوبی ها را نمی بیند و خود را بد بخت می داند که در این حال واقعا او بد بخت نیست و تصورش از خودش صحیح نمی باشد.
اما گروهی هستند که خیر و خوبی با آنها نیست. این گروه واقعا بد بخت هستند. همان طور که خیر و خوبی انواع دنیوی و اخروی دارد، خوشبختی نیز این چنین است. بعضی در دنیا خوش بخت و در آخرت بد بخت و گروهی دیگر نیز بر عکس یا این که در هر دو عالم خوش بخت یا بد بخت باشند. * ربّنا اتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة *
جذابیت:
خصوصیاتی است که باعث علاقه ی دیگران برای برقراری ارتباط می شوند.
آهنربا آهن را به خود جذب می کند ولی چوب را نه ، هر چیزی در عالم بنا به خصوصیاتی که در خود دارد برای چیز دیگری می تواند جذاب باشد. در انسان ها هم این قائده صدق می کند. انسان ها خصلت هایی دارند که برای دیگران جذابیت دارد یعنی اگر در کنار کس دیگری قرار گرفتیم، او به خاطر دارایی های ما میل به برقراری ارتباط با ما دارد.
جذابیت بنا به اشخاص در صفت های متفاوتی ایجاد می شود. جذابیت گاهی به خاطر صفت های روحی و گاهی به خاطر صفت های جسمی است.هر کس بنا به صفتی جذب دیگری می شود . گروهی هستند که اکثر مردم با بودن در کنار آنها جذبشان می شوند. ولی بیشتر انسانها برای گروهی خاص جذابیت دارند.
فهم و ضده حمق:
درست و نیکو تصور نمودن چیزی است
انسان در کشف حقایق بیرونی آنها را به صورت واقعی و درست تصور می کند که به این تصور صحیح فهمیدن می گویند.
گاهی هم تصور صحیح و کاملی از حقیقت را بدست نمی آورد یا به دلیلی نمی خواهد که تصور صحیحی از ماجرا داشته باشد که در این صورت به آن حماقت می گویند.
مثال: دختر و پسری که بدون داشتن هیچ گونه اشتراکی در روحیات به هم علاقه مند شده یا راننده موتور سیکلت یا ماشینی با بدنه ی ضعیف که با سرعت خیلی زیاد میراند. این اشخاص تصور صحیحی از ماجرا ندارند که هر لحظه و با اتفاقی کوچک همه ی دارایی شان که جانش باشد را از دست می دهد.
این تست سنجشی است بر توانایی شما در برداشت تصورات صحیح از حقایق و اتفاقات.
امید واری (رجاء و ضده قنوط):
انتظار برای رسیدن به مطلوبی که توقع سود بردن از آن را داریم.
انسان آینده ی خود را نمی داند ولی برای خود از آینده تصویر های متفاوتی را می سازد و توقع دارد که بهترین تصور از آینده برایش تحقق یابد. این انتظار باعث نشاط برایش می شود و برای رسیدن به آن تلاش می کند.
گروهی که رسیدن به خوشایند ها را آسان می دانند امیدوار هستند و گروهی دیگر که آیه یاس می خوانند و با خود می گویند من می دانم که نمیرسم ، نا امید هستند. این گروه دچار کسالت و تنبلی می شوند.
این تست صرف نظر از این که مطلوب شما چیست، در پی کشف میزان و کیفیت امیدواری در شماست.
صبر و ضده جزع:
نگه داشتن نظم و انسجام نفس در برابر سختی ها و گرفتاری ها
وقتی انسان در حال تلاش و انجام کاری است، سختی ها گرفتاری ها نظم و انسجام درونی اش را بهم می ریزند و تزلزل در دلش ایجاد می کنند و موجب سکون و بی حرکتی او می شوند. آن توانایی انسانی که موجب حفظ یکپارچگی درونی انسان حین این رخداد ها میشود صبر است که در صورت نبود آن انسان زبان به شکایت باز می کند و روحیه ی خود را از دست می دهد که به آن جزع یا بی تابی می گویند. در صورت کم بودن صبر زندگی انسان با هر اتفاق کوچک و بزرگی دچار اختلال می شود وراحتی از زندگی انسان می رود .
مثال: مادری که بچه اش مرده و صبر در او کم است.، حدود یک سال و شاید بیشتر زندگی عادی اش مختل می شود. در روزهای اول حال خود را نمیداند، به زمین و زمان بد می گوید و با کم خوراکی و گریه های زیاد و کتک زدن به خود آسیب می زند که در صورت وجود صبر هیچ یک از این اتفاقات رخ نمی دهد.
حلم و ضده سفه:
نگه داشتن نظم و انسجام نفس از هیجانات، غضب و احساسات را می گویند.
هیجان ها، شهوت، غضب، و احساسات عامل حرکت های انسانی است. وقتی هیجانی در دل انسان شعله می کشد ،اگر بر آن کنترل داشته باشیم، انسان به وسیله ی آنها بهترین عمل ها را انجام می دهد. افعالی که در این حال انجام می دهد برایش سودمند، واقع می شود ولی اگر کنترل این شعله از دست برود، آتشی می شود که خودش و شاید دیگران در آن می سوزند و از این هیجان ها زیان می بیند.
حلیم به کسی میگویند که به بهترین وجه در برابر هیجان خود را کنترل می کند.
مثال: فردی وارد بازار می شود. اشیاء زیبایی را می بیند در حالی که به آن ها نیازی ندارد. شعله ای در دلش روشن می شود که او را به خریدن وا می دارد . حال اگر خود را کنترل کرد و جنس را نخرید حلیم است و اگر خود را کنترل نکرد و صرفاً به خاطر هیجان خرید، او را سفیه می گویند.
چنگ زدن به محکمات معین عالم هستی و بهره گرفتن از آنها در کارها
کسی خانه ی خود را در ساحل رودخانه و در زمین سست آنجا بنا می کند . اولین طغیان رودخانه ، خانه را با خود می برد، کس دیگری خانه ی خود را در دل سنگ های محکم کوه می سازد. چه چیز می تواند این خانه را خراب کند؟
انسان بنا های زندگی خود را می تواند بر بنا های محکم بنا کند یا بر مبانی سست! هر چه محکمات شخص بیشتر باشد، زندگی، سخن، فکر و عمل بی نقص تری خواهد داشت. سخن و فکر و عملش مستحکم است و کسی نمی تواند به آنها خدشه ای وارد کند یا در دل آن ها شکّی بیاندازد.
مثال: در امر ازدواج کسی بخاطر زیبایی یا ثروت طرف مقابل با او ازدواج میکند. حال اگر زیبایی یا ثروت از بین رفت دیگر نمیتواند با او زندگی کند. کس دیگری برای رضای خدا ازدواج می کنند، هیچ کمبود و مشکلی نمی تواند زندگی آنها را به خطر بیاندازد.
pdfدریافت