فهم دقیق کلمات

بخون و لذت ببر

فهم دقیق کلمات

بخون و لذت ببر

زندگی ما با کلمات در آمیخته و بسیاری از مشکلات زندگی ما از فهم غیر دقیق کلمات صورت می گیرد در این محل نیت داریم تا کلمات مهم پیرامون مان را تبیینی دقیق کنیم.

آخرین مطالب

۶ مطلب با موضوع «احادیث مهم» ثبت شده است

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اسْماً بِالْحُرُوفِ وَ هُوَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْحُرُوفِ غَیْرُ مَنْعُوتٍ‏ وَ بِاللَّفْظِ غَیْرُ مُنْطَقٍ وَ بِالشَّخْصِ غَیْرُ مُجَسَّدٍ وَ بِالتَّشْبِیهِ غَیْرُ مَوْصُوفٍ وَ بِاللَّوْنِ غَیْرُ مَصْبُوغٍ مَنْفِیٌّ عَنْهُ الْأَقْطَارُ مُبَعَّدٌ عَنْهُ الْحُدُودُ مَحْجُوبٌ عَنْهُ حِسُّ کُلِّ مُتَوَهِّمٍ مُسْتَتِرٌ غَیْرُ مَسْتُورٍ فَجَعَلَهُ کَلِمَةً تَامَّةً عَلَى أَرْبَعَةِ أَجْزَاءٍ مَعاً لَیْسَ مِنْهَا وَاحِدٌ قَبْلَ الْآخَرِ فَأَظْهَرَ مِنْهَا ثَلَاثَةَ أَسْمَاءٍ لِفَاقَةِ الْخَلْقِ إِلَیْهَا وَ حَجَبَ وَاحِداً مِنْهَا وَ هُوَ الِاسْمُ الْمَکْنُونُ الْمَخْزُونُ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ الثَّلَاثَةِ الَّتِی أُظْهِرَتْ فَالظَّاهِرُ هُوَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ سَخَّرَ سُبْحَانَهُ لِکُلِّ اسْمٍ مِنْ هَذِهِ أَرْبَعَةَ أَرْکَانٍ‏ فَذَلِکَ اثْنَا عَشَرَ رُکْناً ثُمَّ خَلَقَ لِکُلِّ رُکْنٍ مِنْهَا ثَلَاثِینَ اسْماً فِعْلًا مَنْسُوباً إِلَیْهَا

 فَ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ‏ ... الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ‏ ... الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ ...- الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ‏- .. الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ ... السَّمِیعُ الْبَصِیرُ- .. الْحَکِیمُ‏ ... الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ- .. الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‏ الْمُقْتَدِرُ الْقَادِرُ- السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ‏ الْبَارِئُ‏ الْمُنْشِئُ الْبَدِیعُ الرَّفِیعُ الْجَلِیلُ الْکَرِیمُ الرَّزَّاقُ الْمُحْیِی الْمُمِیتُ الْبَاعِثُ الْوَارِثُ فَهَذِهِ الْأَسْمَاءُ وَ مَا کَانَ مِنَ الْأَسْمَاءِ الْحُسْنَى حَتَّى تُتِمَّ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّینَ اسْماً فَهِیَ نِسْبَةٌ لِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ الثَّلَاثَةِ وَ هَذِهِ

 

  • میثم تمار

شمعون‏ گفت:

 (از حقیقت و کیفیت و آثار عقل سؤال کرده و در جواب تقریبا دو سؤال اول مسکوت مانده که بیشتر به مسائل خشک فلسفى شبیه است و اثر تربیتى و عملى ندارد) اقسامش را بیان کنید.

رسول اللَّه (ص) فرمود:

1.       بفرمائید عقل‏ چیست؟

عقل عقال (زانوبند) جهل است، به زانوبند شتر تشبیه شده، نفس همانند پلیدترین جانوران است، اگر زانوبندش نزنند سرگردان شود، پس عقل، عقال و جلوگیر از جهل است،

2.       چگونه است؟

خدا عقل را آفرید، دستور داد بیا، آمد، امر کرد برو، رفت، فرمود: به عزت و جلالم مخلوقى بزرگتر و مطیعتر از تو نیافریده‏ام، به تو آغاز کنم و به تو از سر گیرم، ثواب مال توست، عذاب هم براى تو (عقل که مایه اطاعت و فرمابنردارى است، و هدف خلقت را تأمین مى‏کند، هم سبب آفرینش است و هم علت تجدید حیات پس از مرگ، ثواب و عقاب نیز قهرا بر ملاک عقل است که هر که ندارد مسئولیت و مکافاتى ندارد، و هر که دارد به اندازه خردش مسئول است و به همان اندازه پاداش و کیفر دارد)،

3.       آنچه از آن منشعب مى‏شود و آنچه منشعب نمى‏شود چیست؟

سپس از عقل، حلم منشعب شد، از حلم، علم، از علم، رشد، از رشد، عفاف (عفت نفس)، از عفاف، خویشتن‏دارى، از خویشتن‏دارى: حیا، از حیا، وقار، از وقار، مداومت بر خیر، تنفر از شر و از تنفر از شر، اطاعت نصیحت گوى. این ده صنف از انواع خیر (که از عقل منشعب شده) و هر صنف خود ده نوع است.

اما شعب و آثار انشعابات عقل:

1.       حلم‏

1. رفتار زیبا 2. همنشینى نیکان 3. سرباز زدن از پستى 4. تن به فرومایگى و ناکسى ندادن 5. عشق به نیکى 6. نزدیک شدن به درجات عالى 7. گذشت 8. مدارا 9. احسان 10. سکوت.

این صفاتى است که براى عاقل از طریق حلم فراهم شود.

 

2.       علم‏

1. بى‏نیازى در عین درویشى 2. بخشندگى در عین بخل (که ممکن است طبعا بخیل باشد اما به مقتضاى علم سخاوت را بر خود تحمیل کند) 3. مهابت در عین خوارى (از وقار علم برخوردار است هر چند در انظار خفیف باشد) 4. سلامت در عین بیمارى 5.

نزدیکى در عین دورى 6. حیا در عین سماجت 7. رفعت در عین پستى 8. شرف در عین فرومایگى 9. حکمت 10. بهره‏مندى و مقام. اینها خصالى است که در

پرتو علم عاید عاقل مى‏شود، خوشا بحال آنکه هم خردمند است و هم دانشمند.

 

3.       رشد

1. استقامت 2. هدایت (راه‏یابى به خیر و صلاح. رشد و هدایت در معناى مصطلح یکى است و چون اینجا هدایت از آثار رشد شمرده شده شاید مراد از رشد سلامت فکر باشد، که حالت استعدادى است و مراد از هدایت راه‏یابى به خیر که حالت فعلى است) 3. نیک رفتارى 4. تقوا و پرهیزگارى 5. منال (منال مرادف مال است گرچه تناسب چندان با سایر مذکورات ندارد) 6. تعادل 7. میانه‏روى (در امور مالى) 8. ثواب 9. کرم 10. شناخت دین خدا.

اینها مواهبى است که بر اثر رشد نصیب عاقل مى‏شود، خوشا بحال آنکه از راه روشن دست بر ندارد.

4.       عفاف‏

1. رضایت (به آنچه هست) 2. کوچکى کردن 3. بهره‏مندى (از خیرات) 4.

آسایش 5. دل‏جویى (از زیردستان) 6. افتادگى 7. تذکر (مقابل غفلت) 8. فکر 9. بخشندگى 10. سخاوت.

این بود فروع عفاف که عاقل چون به خدا و قسمت الهى راضى باشد، نصیبش گردد.

5.       خویشتن‏دارى‏

1. صلاح 2. تواضع 3. پارسائى 4. توبه 5. فهم 6. ادب 7. احسان 8.

جلب محبت 9. خیرمندى 10. کناره‏گیرى از شر.

اینها برکاتى است که از ناحیه خویشتن‏دارى به عاقل مى‏رسد، خوشا بحال آنکه مولایش (خداوند متعال) به خویشتن‏دارى گرامیش دارد.

6.       حیا

1. نرمش 2. مهربانى 3 و 4. مراعات خدا در نهان و عیان 5. سلامت 6.

کناره‏گیرى از شر 7. خوشروئى 8. گشاده دستى 9. پیروزى 10. خوشنامى.

اینها عنایاتى است که از طریق حیا به عاقل مى‏رسد، خوشا بحال آنکه نصیحت خداوند را بپذیرد و از رسواگرى او بهراسد.

7.       وقار

1. لطف 2. دوراندیشى 3. امانتدارى 4. ترک خیانت 5. راستگوئى 6.

پاکدامنى 7. اصلاح مال 8. آمادگى براى مقابله با دشمن 9. نهى از منکر 10. ترک نابخردى.

خوشا بحال آنکه با وقار است، سبکسر نیست، و عفو و گذشت دارد.

 

8.       مداومت بر خیر

1. ترک کارهاى زشت 2. دورى از حماقت 3. خوددارى از گناه 4. یقین 5.

علاقه به نجات 6. اطاعت خداى رحمان 7. تعظیم از دلیل و برهان 8. دورى از شیطان 9. پذیرفتن عدل 10. حق گوئى.

اینها چیزهائى است که بوسیله ادامه خیر به عاقل مى‏رسد. خوشا بحال آنکه آینده را بیاد آرد، رستاخیزش را یاد کند و از فناى دنیا عبرت گیرد.

9.       تنفر از شر

1. وقار 2. صبر 3. نصرت 4. استقامت در رویه 5. ادامه هدایت 6. ایمان به خدا 7. رعایت احترام مردم 8. اخلاص 9. ترک کارهاى بیهوده 10. پرداختن به کارهاى سودمند.

اینها چیزهائى است که بوسیله تنفر از شر نصیب عاقل مى‏شود، خوشا بحال آنکه دست از حق نکشد و به دستگیره‏هاى راه خدا چنگ زند.

10.   اطاعت ناصحان‏

1. فزونى عقل 2. تکامل خرد 3. ستودگى عواقب 4. رهائى از ملامت 5. پذیرش 6. دوستى 7. گشاده دلى 8. انصاف 9. پیشگامى در کارها 10. قدرت بر اطاعت خدا.

خوشا بحال آنکه از لغزشگاههاى هوى و هوس برهد، اینها خصالى است که همه از عقل زایش مى‏کند.

v    شمعون گفت: نشانه‏هاى جاهل را نیز بیان کنید.

فرمود: اگر با او رفاقت کنى رنجت دهد، اگر از او کناره‏گیرى ناسزایت گوید، اگر دهد منت نهد، اگر دهى نمک نشناسد، رازى‏گوئى افشا کند، سرى گوید (ترا به افشاگرى) متهم کند، به نوائى رسد باد در سر کند خشونت و درشتى نشان دهد، بینوا شود نعمتهاى خدا را انکار کند و از گناه پروا ننماید در شادى تند رود و طغیان کند، در اندوه نومید گردد، خنده‏اش قهقهه است و گریه‏اش شیون، به نیکان بتازد، خدا را دوست ندارد و رعایت ننماید، از خدا حیا نکند و بیاد او نیفتد، خشنودى سازى بستایدت و به دروغ محسناتى برایت شمارد، ناراحتش کنى همه تعریفها از بین برود و نسبتهاى ناروا دهد، این وضع جاهل است.

v گفت: نشان اسلام را بیان کنید.

فرمود: ایمان، علم، و عمل.

v     علامت ایمان، علم، و عمل چیست؟

·        علامت ایمان :اقرار به یگانگى خدا، اعتقاد قلبى به خدا و کتابهاى خدا و پیغمبرانش.

·        علامت علم: علم به خدا، شناخت دوستان خدا، علم به واجبات الهى و مراقبت بر آنها چنان که انجام گیرد (و از دست نرود.

·         علامت عمل عبارت است از: نماز، روزه، زکات و اخلاص (که عمل قلب است.

 

 

 

 

v     نشان راستگو، مؤمن، شکیبا، توبه‏کار، شکرگزار، خاشع، صالح، ناصح، یقین‏دار، مخلص، زاهد، نکوکار، پرهیزگار، متکلف (به خود بسته)، ظالم، ریاکار، منافق، حسود، اسرافکار، غافل، خائن، تنبل، دروغگو، و فاسق چیست؟

·        نشان راستگو: سخن مطابق واقع گوید، نوید و وعید خدا را تصدیق کند، به عهد خود وفا کند، و پیمانش را نشکند.

·        نشان مؤمن: مهربانى، فهم، و حیا است.

·        نشان شکیبا: صبر در ناملایمات، تصمیم بر کارهاى نیک، فروتنى و بردبارى.

·        نشان توبه‏کار: بى‏غل و غش براى خدا کار کردن، ترک باطل، دست- نکشیدن از حق، و حرص بر خیر.

·        نشان سپاسگزار: شکر در نعمت، صبر در بلا، قناعت به قسمت، ستایش و تعظیم نکردن از غیر خدا.

·        نشان خاشع : مراقبت از خدا در نهان و عیان، انجام کارهاى نیک و مناجات با خدا.

·        نشان صالح : قلبش را صاف، و عملش را اصلاح، و کسبش را درست‏ کند و همه کارهایش را اصلاح نماید.

·        نشان ناصح : به حق قضاوت کند، حق مردم را بدون مطالبه بپردازد، هر چه خود خواهد براى دیگران هم بخواهد و به هیچ کس تجاوز نکند.

·        نشان اهل یقین: به وجود خدا یقین کند و به او ایمان آرد، یقین کند که مرگ حق است و از آن بترسد، یقین داند که قیامت حق است و از رسوائى آن روز بیم کند، یقین داند که بهشت حق است و بدان شوق ورزد، یقین داند که جهنم حق است و براى نجات از آن آشکارا تلاش کند، بداند که حساب حق است و به حساب خود برسد.

·        نشان مخلص: سلامت قلب (از ناپاکیهاى شرک، کفر، کینه و غیره)، سلامت اعضا (بى‏آزارى و ترک گناه)، خیر رساندن و شر نرساندن.

·        نشان زاهد: بى‏رغبتى به حرامها، خویشتن‏دارى (از شهوات)، انجام واجبات، اگر برده است راه و رسم اطاعت نیک بشناسد و اگر خواجه است روش بنده- پرورى داند و تعصب نداشته باشد، کینه در دلش نباشد، با آنکه به وى بد کرده نیکى کند، به آنکه زیان رسانده سود بخشد، از ستمکار بگذرد و براى حق خدا تواضع کند.

·        نشان نکوکار: دوستى در راه خدا، دشمنى در راه خدا، رفاقت براى خدا، جدائى براى خدا، خشم براى خدا، خشنودى براى خدا، عمل براى خدا، رغبت به خدا، افتادگى با ترس و لرز و پاکى و اخلاص و حیا و مراقبت براى خدا و احسان در راه خدا.

·        نشان پرهیزگار: از خدا بترسد، از مؤاخذه‏اش حذر کند، چنان شام کند و صبح کند که گویا او را مى‏بیند، دنیا را مهم نشمارد، و بر اثر خوشخوئى چیزى از دنیا را بزرگ نشمارد.

·        نشان متکلف: جدل در مسائل بیفائده، ستیزگى با ما فوق، طمع بستن به چیزى که بدان نرسد و صرف همت در آنچه نجاتش نبخشد.

·        نشان ظالم: بر بالادست با نافرمانى ستم کند، زیردست را با غلبه بیازارد، حق را دشمن دارد و آشکارا ستم کند، (و بر حسب نسخه دیگر که هم مناسبتر است و هم با روایات دیگر موافق، با ستمگران همکارى کند).

·        نشان ریاکار: حرص به عمل خدائى در جمع و سستى در خلوت، عشق به ستایش مردم در همه کارها و تلاش براى خوشنامى.

·        نشان منافق: باطنى نابکار دارد، زبانش با دل، گفتارش با کردار و نهانش با عیان مخالف است، واى بر منافق از آتش.

·        نشان حسود: غیبت از آن که بر وى حسد برد، چاپلوسى، شماتت در مصیبت (چهارم لا بد از قلم راویان افتاده.

·        نشان اسرافکار: افتخار به باطل، خوردن چیزى که در دست ندارد (پیش خور کردن)، بیعلاقگى به کار خیر و اعتراض بر آنها که سودش نمى‏رسانند.

·        نشان غافل: کوردلى، اشتباه، سرگرمى و فراموشکارى.

·        نشان تنبل: سستى در کار تا سر حد کوتاهى، کوتاهى تا حد تباهى و خرابى کار، تباهى تا حد گناه (و ترک واجب) و ملالت (بى‏نشاطى).

·        نشان دروغگو: خود راست نگوید، دیگران را راستگو نپندارد، سخن‏چینى کند و تهمت زند.

·        نشان فاسق: سرگرمى، لغو، دشمنى و بهتان.

·        نشان خائن (و در نسخه دیگر جائر؛ یعنى ستم‏پیشه و بى‏عدالت):نافرمانى خدا، همسایه‏آزارى، بغض نسبت به نزدیکان و تمایل به سرکشى و طغیان.

v    شمعون گفت: مرا شفا دادى و از کورى نجات بخشیدى، اینک راههاى هدایت را به من بنما.

v    فرمود: شمعون تو دشمنانى از جن و انس دارى که پیوسته تعقیبت مى‏کنند و با تو در پیکارند تا دینت را بربایند،

1.        دشمنان انس گروهى هستند ؛آنها در آخرت بهره‏اى ندارند، به ثواب خدا بیعلاقه‏اند تمام همتشان در سرزنش و ایراد به مردم است، هیچ گاه خود را ملامت نکنند، و از کارهاى مردم که نکوهش مى‏کنند حذر ننمایند، اگر بینند درستى، گویند ریاکار است. اگر بینند نادرستى، گویند خیرى در او نیست.

2.       دشمنان تو از جن، شیطان و سپاهیانش هستند؛

v    جواب وسوسه های شیاطین

1.       اگر به هنگام مرگ فرزند براى ربودن صبرت آمد و گفت پسرت مرد (و خواست از این طریق وسوسه‏اى انگیزد) بگو:البته زنده‏ها براى مردن زاده‏اند، پاره‏اى از تن من به بهشت مى‏رود و من از این پیشامد خرسندم. اگر گفت: مالت از دست رفت، بگو: شکر خداى را که داد و گرفت و زکات را برد، که دیگر بدهى زکات ندارم. اگر گفت: مردم به تو ستم مى‏کنند و تو کارى نمى‏کنى، بگو: در قیامت بر آنها که به مردم ستم کنند راه تعرض هست و بر نیکوکاران حرجى نیست.

2.       اگر گویدچقدر نیکیهاى تو زیاد است تا ترا خودبین سازد،

 بگو: بدیهایم از نیکیهایم بیشتر است.

3.       اگر گویدچقدر نمازت فراوان است،

 بگو: غفلتهایم از نمازم افزونتر است.

4.       اگر گوید چرا مالت را به مردم مى‏دهى؟

بگو: آنچه از آنها مى‏گیرم بیشتر است.

5.        اگر گوید: چقدر مردم در حق تو ستم کرده‏اند؟

 بگو: آنها که من ظلمشان کرده‏ام زیادترند.

6.       اگر گوید چقدر به عمل مى‏پردازى؟

بگو: خیلى گناه کرده‏ام.

7.       اگر بگوید: شراب بنوش،

بگو: من مرتکب گناه نمى‏شوم.

8.       اگر گوید: دنیا را دوست نمى‏دارى؟

 بگو: جایى که دیگران بدان مغرور شده‏اند من دوستش نخواهم داشت.

v    نصیحت های نبوی

 شمعون! با نیکان در آمیز، از پیمبران همانند یعقوب، یوسف و داود پیروى کن،

 خداوند تبارک و تعالى چون طبقه زیرین را آفرید، نازید و خروشید و گفت: چه چیز تواند بر من غالب آید؟

خدا زمین را آفرید و بر سطح آن گسترد، تا رام شد، سپس زمین مباهات کرد و گفت: چه چیز بر من غلبه کند؟

خدا کوهها را خلق کرد و چون میخ بر پشت زمین کوفت تا ساکنانش را بلرزاند، زمین رام شد و آرام گرفت، سپس کوهها بر زمین بالید، سر برکشید و مغرورانه گفت: چه چیز بر من چیره شود

خداوند آهن را آفرید که کوهها را شکافت و رام شد، آنگاه آهن بر کوهها فخر کرد و گفت: چه چیز مرا مغلوب سازد؟

خدا آتش را خلق کرد که آن را آب کرد و نرم شد، باز آتش بانگ و نعره برآورد و افتخار کرد و گفت: چه چیز بر من غالب شود؟

 خدا آب را آفرید و آتش را خاموش و نرم ساخت، آنگاه آب مغرور شدو گفت: چه چیز بر من چیره شود؟

 خدا باد را آفرید تا امواج آب را بحرکت آورد، موجها در آن ایجاد کرد، قعرش را زیرورو نمود و از جریانش باز داشت و آب رام شد.آنگاه باد بالیدن گرفت به شدت وزید و گفت: چه چیز مرا مغلوب سازد؟

 خدا انسان را آفرید تا بنیانها و پناهگاهها ساخت که نه باد در آن نفوذ یافت و نه چیز دیگر. باد رام شد و انسان به طغیان آمده گفت: از من نیرومندتر چیست؟

خدا مرگ را خلق کرد که او را مقهور ساخت، انسان رام شد و مرگ خود به مباهات برخاست،

از جانب خداوند خطاب شد: به خود نبال که من ترا میان بهشتیان و دوزخیان سر مى‏برم و دیگر زنده‏ات نمى‏کنم.

سپس پیغمبر (ص) فرمود: حلم بر غضب غالب شود و مهر بر قهر و صدقه بر گناه.

  • میثم تمار


دریافت ورد حدیث
عنوان: حدیث شمعون
حجم: 34.4 کیلوبایت

سَأَلَ رَاهِبٌ یُعْرَفُ بِشَمْعُونَ بْنِ لَاوَى بْنِ یَهُودَا مِنْ حَوَارِیِّ عِیسَى ع فَأَجَابَهُ رسول الله (صلّوا علیه و آله) عَنْ جَمِیعِ مَا سَأَلَ عَنْهُ عَلَى کَثْرَتِهِ فَآمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ کَتَبْنَا مِنْهُ مَوْضِعَ الْحَاجَةِ إِلَیْهِ وَ مِنْهُ‏ قَالَ:

v  أَخْبِرْنِی عَنِ الْعَقْلِ مَا هُوَ ؟ وَ مَا لَا یَتَشَعَّبُ وَ صِفْ لِی طَوَائِفَهُ کُلَّهَا ؟

{فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص} إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ وَ النَّفْسَ مِثْلُ أَخْبَثِ الدَّوَابِّ فَإِنْ لَمْ تُعْقَلْ حَارَتْ فَالْعَقْلُ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ

v  کَیْفَ هُوَ ؟َ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْعَقْلَ فَقَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ وَ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَعْظَمَ مِنْکَ وَ لَا أَطْوَعَ مِنْکَ

بِکَ أُبْدِأُ وَ بِکَ أُعِیدُ لَکَ الثَّوَابُ وَ عَلَیْکَ الْعِقَابُ‏

v  مَا یَتَشَعَّبُ مِنْهُ؟ فَتَشَعَّبَ

 

مِنَ الْعَقْلِ الْحِلْمُ

مِنَ الْحِلْمِ الْعِلْمُ

مِنَ الْعِلْمِ الرُّشْدُ

مِنَ الرُّشْدِ الْعَفَافُ

مِنَ الْعَفَافِ الصِّیَانَةُ

مِنَ الصِّیَانَةِ الْحَیَاءُ

مِنَ الْحَیَاءِ الرَّزَانَةُ

مِنَ الرَّزَانَةِ الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الْخَیْرِ

مِنَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى الْخَیْرِ کَرَاهِیَةُ الشَّرِّ

مِنْ کَرَاهِیَةِ الشَّرِّ طَاعَةُ النَّاصِحِ‏

 

 فَهَذِهِ عَشَرَةُ أَصْنَافٍ مِنْ أَنْوَاعِ الْخَیْرِ وَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْ هَذِهِ الْعَشَرَةِ الْأَصْنَافِ عَشَرَةُ أَنْوَاعٍ

1.       الْحِلْمُ: (فَهَذَا مَا یَتَشَعَّبُ لِلْعَاقِلِ بِحِلْمِهِ‏  )

رُکُوبُ الْجَمِیلِ

صُحْبَةُ الْأَبْرَارِ

رَفْعٌ مِنَ الضِّعَةِ

رَفْعٌ مِنَ الخَسَاسَةِ

تَشَهِّی الْخَیْرِ

تَقَرُّبُ صَاحِبِهِ مِنْ مَعَالِی الدَّرَجَاتِ

الْعَفْوُ

الْمَهَلُ

الْمَعْرُوفُ

الصَّمْتُ








 

2.      الْعِلْمُ: (فَهَذَا مَا یَتَشَعَّبُ لِلْعَاقِلِ بِعِلْمِهِ فَطُوبَى لِمَنْ عَقَلَ وَ عَلِمَ)

الْغِنَى وَ إِنْ کَانَ فَقِیراً

الْجُودُ وَ إِنْ کَانَ بَخِیلًا

الْمَهَابَةُ وَ إِنْ کَانَ هَیِّناً

السَّلَامَةُ وَ إِنْ کَانَ سَقِیماً

الْقُرْبُ وَ إِنْ کَانَ قَصِیّاً

الْحَیَاءُ وَ إِنْ کَانَ صَلِفاً

الرِّفْعَةُ وَ إِنْ کَانَ وَضِیعاً

الشَّرَفُ وَ إِنْ کَانَ رَذْلًا

الْحِکْمَةُ

الْحُظْوَةُ

 

3.        الرُّشْدُ :(فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالرُّشْدِ فَطُوبَى لِمَنْ أَقَامَ بِهِ عَلَى مِنْهَاجِ الطَّرِیقِ)

السَّدَادُ

الْهُدَى‏ 

الْبِرُّ

التَّقْوَى

الْمَنَالَةُ

الْقَصْدُ

الِاقْتِصَادُ

الصَّوَابُ

الْکَرَمُ

الْمَعْرِفَةُ بِدِینِ اللَّهِ

 

 

 

 

4.      الْعَفَافُ : (فَهَذَا مَا یَتَشَعَّبُ لِلْعَاقِلِ بِعَفَافِهِ رِضىً بِاللَّهِ وَ بِقَسْمِهِ)

الرِّضَا

الِاسْتِکَانَةُ

الْحَظُّ

الرَّاحَةُ

التَّفَقُّدُ

الْخُشُوعُ

التَّذَکُّرُ

التَّفَکُّرُ

الْجُودُ

السَّخَاءُ

 

 

 

5.      الصِّیَانَةُ :  (فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالصِّیَانَةِ فَطُوبَى لِمَنْ أَکْرَمَهُ مَوْلَاهُ بِالصِّیَانَةِ)

الصَّلَاحُ

التَّوَاضُعُ

الْوَرَعُ

الْإِنَابَةُ

الْفَهْمُ

الْأَدَبُ

الْإِحْسَانُ

التَّحَبُّبُ

الْخَیْرُ

اجْتِنَاءُ الْبِشْرِ

 

 

6.      الْحَیَاءُ : (فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالْحَیَاءِ فَطُوبَى لِمَنْ قَبِلَ نَصِیحَةَ اللَّهِ وَ خَافَ فَضِیحَتَهُ‏ )

اللِّینُ

الرَّأْفَةُ

الْمُرَاقَبَةُ لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ

السَّلَامَةُ

اجْتِنَابُ الشَّرِّ

الْبَشَاشَةُ

السَّمَاحَةُ

الْمُرَاقَبَةُ لِلَّهِ فِی السِّرِّ

الظَّفَرُ

حُسْنُ الثَّنَاءِ عَلَى الْمَرْءِ فِی النَّاسِ

 

 

 

7.      الرَّزَانَةُ : ُ (فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالرَّزَانَةِ فَطُوبَى لِمَنْ تَوَقَّرَ وَ لِمَنْ لَمْ تَکُنْ لَهُ خِفَّةٌ وَ لَا جَاهِلِیَّةٌ وَ عَفَا وَ صَفَحَ)

اللُّطْفُ

الْحَزْمُ

أَدَاءُ الْأَمَانَةِ

تَرْکُ الْخِیَانَةِ

صِدْقُ اللِّسَانِ

تَحْصِینُ الْفَرْجِ

اسْتِصْلَاحُ الْمَالِ

 الِاسْتِعْدَادُ لِلْعَدُوِّ

النَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ

تَرْکُ السَّفَهِ

 

8.       الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الْخَیْرِ : ( فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِمُدَاوَمَةِ الْخَیْرِ فَطُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ أَمَامَهُ وَ ذَکَرَ قِیَامَهُ وَ اعْتَبَرَ بِالْفَنَاءِ)

تَرْکُ الْفَوَاحِشِ

الْبُعْدُ مِنَ الطَّیْشِ

وَ التَّحَرُّجُ

الْیَقِینُ

حُبُّ النَّجَاةِ

طَاعَةُ الرَّحْمَنِ

تَعْظِیمُ الْبُرْهَانِ

اجْتِنَابُ الشَّیْطَانِ

الْإِجَابَةُ لِلْعَدْلِ

الْإِجَابَةُ لِقَوْلُ الْحَقِّ

 

 

 

 

9.      کَرَاهِیَةُ الشَّرِّ: (فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالْکَرَاهِیَةِ لِلشَّرِّ فَطُوبَى لِمَنْ أَقَامَ بِحَقِّ اللَّهِ وَ تَمَسَّکَ بِعُرَى سَبِیلِ اللَّهِ)

الْوَقَارُ

الصَّبْرُ

النَّصْرُ

الِاسْتِقَامَةُ عَلَى الْمِنْهَاجِ

الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الرَّشَادِ

الْإِیمَانُ بِاللَّهِ

التَّوَفُّرُ

الْإِخْلَاصُ

تَرْکُ مَا لَا یَعْنِیهِ

الْمُحَافَظَةُ عَلَى مَا یَنْفَعُهُ

 

10.     طَاعَةُ النَّاصِحِ :  (فَطُوبَى لِمَنْ سَلِمَ مِنْ مَصَارِعِ الْهَوَى)

الزِّیَادَةُ فِی الْعَقْلِ

کَمَالُ اللُّبِّ

مَحْمَدَةُ الْعَوَاقِبِ

النَّجَاةُ مِنَ اللَّوْمِ

الْقَبُولُ

الْمَوَدَّةُ

الِانْشِرَاحُ‏

الْإِنْصَافُ

التَّقَدُّمُ فِی الْأُمُورِ

الْقُوَّةُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ

 

·       ‏ ‏  فَهَذِهِ الْخِصَالُ کُلُّهَا تَتَشَعَّبُ مِنَ الْعَقْلِ

v  قَالَ شَمْعُونُ‏ فَأَخْبِرْنِی عَنْ أَعْلَامِ الْجَاهِلِ ؟

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

 إِنْ صَحِبْتَهُ عَنَّاکَ‏  وَ إِنِ اعْتَزَلْتَهُ شَتَمَکَ وَ إِنْ أَعْطَاکَ مَنَّ عَلَیْکَ وَ إِنْ أَعْطَیْتَهُ کَفَرَکَ وَ إِنْ أَسْرَرْتَ إِلَیْهِ خَانَکَ وَ إِنْ أَسَرَّ إِلَیْکَ اتَّهَمَکَ وَ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ کَانَ فَظّاً غَلِیظاً وَ إِنِ افْتَقَرَ جَحَدَ نِعْمَةَ اللَّهِ وَ لَمْ یَتَحَرَّجْ‏  وَ إِنْ فَرِحَ أَسْرَفَ وَ طَغَى وَ إِنْ حَزِنَ أَیِسَ وَ إِنْ ضَحِکَ فَهِقَ وَ إِنْ بَکَى خَارَ  یَقَعُ فِی الْأَبْرَارِ  وَ لَا یُحِبُّ اللَّهَ وَ لَا یُرَاقِبُهُ وَ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ اللَّهِ وَ لَا یَذْکُرُهُ إِنْ أَرْضَیْتَهُ مَدَحَکَ وَ قَالَ فِیکَ مِنَ الْحَسَنَةِ مَا لَیْسَ فِیکَ وَ إِنْ سَخِطَ عَلَیْکَ ذَهَبَتْ مِدْحَتُهُ وَ وَقَّعَ فِیکَ مِنَ السُّوءِ مَا لَیْسَ فِیکَ فَهَذَا مَجْرَى الْجَاهِلِ

v    قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ عَلَامَةِ الْإِسْلَامِ ؟

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص ):الْإِیمَانُ وَ الْعِلْمُ وَ الْعَمَلُ

v  قَالَ فَمَا عَلَامَةُ الْإِیمَانِ وَ مَا عَلَامَةُ الْعِلْمِ وَ مَا عَلَامَةُ الْعَمَلِ؟

 

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

1.      عَلَامَةُ الْإِیمَانِ فَأَرْبَعَةٌ

الْإِقْرَارُ بِتَوْحِیدِ اللَّهِ

الْإِیمَانُ بِهِ

الْإِیمَانُ بِکُتُبِهِ

الْإِیمَانُ بِرُسُلِهِ

 

2.      عَلَامَةُ الْعِلْمِ فَأَرْبَعَةٌ

 

 

 

الْعِلْمُ بِاللَّهِ

الْعِلْمُ بِمُحِبِّیهِ

الْعِلْمُ بِفَرَائِضِهِ

الْحِفْظُ لَهَا حَتَّى تُؤَدَّى

 

3.      الْعَمَلُ:

الصَّلَاةُ

الصَّوْمُ

الزَّکَاةُ

الْإِخْلَاصُ

 

 

v  قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ عَلَامَةِ الصَّادِقِ وَ عَلَامَةِ الْمُؤْمِنِ وَ عَلَامَةِ الصَّابِرِ وَ عَلَامَةِ التَّائِبِ وَ عَلَامَةِ الشَّاکِرِ وَ عَلَامَةِ الْخَاشِعِ وَ عَلَامَةِ الصَّالِحِ وَ عَلَامَةِ النَّاصِحِ‏  وَ عَلَامَةِ الْمُوقِنِ وَ عَلَامَةِ الْمُخْلِصِ وَ عَلَامَةِ الزَّاهِدِ وَ عَلَامَةِ الْبَارِّ وَ عَلَامَةِ التَّقِیِّ وَ عَلَامَةِ الْمُتَکَلِّفِ وَ عَلَامَةِ الظَّالِمِ وَ عَلَامَةِ الْمُرَائِی وَ عَلَامَةِ الْمُنَافِقِ وَ عَلَامَةِ الْحَاسِدِ وَ عَلَامَةِ الْمُسْرِفِ وَ عَلَامَةِ الْغَافِلِ وَ عَلَامَةِ الْخَائِنِ‏  وَ عَلَامَةِ الْکَسْلَانِ وَ عَلَامَةِ الْکَذَّابِ وَ عَلَامَةِ الْفَاسِقِ؟

          فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص

·       عَلَامَةُ الصَّادِقِ : یَصْدُقُ فِی قَوْلِهِ وَ یُصَدِّقُ وَعْدَ اللَّهِ وَ وَعِیدَهُ وَ یُوفِی بِالْعَهْدِ وَ یَجْتَنِبُ الْغَدْرَ

·       عَلَامَةُ الْمُؤْمِنِ :فَإِنَّهُ یَرْؤُفُ وَ یَفْهَمُ وَ یَسْتَحْیِی‏ 

·       عَلَامَةُ الصَّابِرِ: الصَّبْرُ عَلَى الْمَکَارِهِ وَ الْعَزْمُ فِی أَعْمَالِ الْبِرِّ وَ التَّوَاضُعُ وَ الْحِلْمُ

·       عَلَامَةُ التَّائِبِ:النَّصِیحَةُ لِلَّهِ فِی عَمَلِهِ‏  وَ تَرْکُ الْبَاطِلِ وَ لُزُومُ الْحَقِّ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْخَیْرِ

·       عَلَامَةُ الشَّاکِرِ: الشُّکْرُ فِی النَّعْمَاءِ وَ الصَّبْرُ فِی الْبَلَاءِ وَ الْقُنُوعُ بِقَسْمِ اللَّهِ وَ لَا یَحْمَدُ وَ لَا یُعَظِّمُ إِلَّا اللَّهَ

·       عَلَامَةُ الْخَاشِعِ: مُرَاقَبَةُ اللَّهِ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ وَ رُکُوبُ الْجَمِیلِ وَ التَّفَکُّرُ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ الْمُنَاجَاةُ لِلَّهِ

·       عَلَامَةُ الصَّالِحِ : یُصَفِّی قَلْبَهُ وَ یُصْلِحُ عَمَلَهُ وَ یُصْلِحُ کَسْبَهُ وَ یُصْلِحُ أُمُورَهُ کُلَّهَا

·       عَلَامَةُ النَّاصِحِ : یَقْضِی بِالْحَقِّ وَ یُعْطِی الْحَقَّ مِنْ نَفْسِهِ وَ یَرْضَى لِلنَّاسِ مَا یَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ لَا یَعْتَدِی عَلَى أَحَدٍ

·       عَلَامَةُ الْمُوقِنِ: فَسِتَّةٌ أَیْقَنَ بِاللَّهِ حَقّاً فَآمَنَ بِهِ‏  وَ أَیْقَنَ بِأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ فَحَذِرَهُ وَ أَیْقَنَ بِأَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ فَخَافَ الْفَضِیحَةَ وَ أَیْقَنَ بِأَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتَاقَ إِلَیْهَا وَ أَیْقَنَ بِأَنَّ النَّارَ حَقٌّ فَظَهَرَ سَعْیُهُ‏  لِلنَّجَاةِ مِنْهَا وَ أَیْقَنَ بِأَنَّ الْحِسَابَ حَقٌّ فَحَاسَبَ نَفْسَهُ-

 

 

·       عَلَامَةُ الْمُخْلِصِ:یَسْلَمُ قَلْبُهُ وَ تَسْلَمُ جَوَارِحُهُ وَ بَذَلَ خَیْرَهُ وَ کَفَّ شَرَّهُ

·       عَلَامَةُ الزَّاهِدِ : یَزْهَدُ فِی الْمَحَارِمِ وَ یَکُفُّ نَفْسَهُ وَ یُقِیمُ فَرَائِضَ رَبِّهِ فَإِنْ کَانَ مَمْلُوکاً أَحْسَنَ الطَّاعَةَ وَ إِنْ کَانَ مَالِکاً أَحْسَنَ الْمَمْلَکَةَ وَ لَیْسَ لَهُ حَمِیَّةٌ وَ لَا حِقْدٌ  یُحْسِنُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْهِ وَ یَنْفَعُ مَنْ ضَرَّهُ وَ یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یَتَوَاضَعُ لِحَقِّ اللَّهِ

·       عَلَامَةُ الْبَارِّ : یُحِبُّ فِی اللَّهِ وَ یُبْغِضُ فِی اللَّهِ وَ یُصَاحِبُ فِی اللَّهِ وَ یُفَارِقُ فِی اللَّهِ وَ یَغْضَبُ فِی اللَّهِ وَ یَرْضَى فِی اللَّهِ وَ یَعْمَلُ لِلَّهِ وَ یَطْلُبُ إِلَیْهِ وَ یَخْشَعُ لِلَّهِ خَائِفاً مَخُوفاً طَاهِراً مُخْلِصاً مُسْتَحْیِیاً مُرَاقِباً وَ یُحْسِنُ فِی اللَّهِ

·       عَلَامَةُ التَّقِیِّ: یَخَافُ اللَّهَ وَ یَحْذَرُ بَطْشَهُ‏  وَ یُمْسِی وَ یُصْبِحُ کَأَنَّهُ یَرَاهُ لَا تُهِمُّهُ الدُّنْیَا وَ لَا یَعْظُمُ عَلَیْهِ مِنْهَا شَیْ‏ءٌ لِحُسْنِ خُلُقِهِ‏  عَلَامَةُ الْمُتَکَلِّفِ:ٌ الْجِدَالُ فِیمَا لَا یَعْنِیهِ وَ یُنَازِعُ مَنْ فَوْقَهُ وَ یَتَعَاطَى مَا لَا یَنَالُ‏  وَ یَجْعَلُ هَمَّهُ لِمَا لَا یُنْجِیهِ

·       عَلَامَةُ الظَّالِمِ :ٌ یَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَةِ وَ یَمْلِکُ‏  مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ وَ یُبْغِضُ الْحَقَّ وَ یُظْهِرُ الظُّلْمَ

·       عَلَامَةُ الْمُرَائِی : یَحْرِصُ فِی الْعَمَلِ لِلَّهِ إِذَا کَانَ عِنْدَهُ أَحَدٌ وَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یَحْرِصُ فِی کُلِّ أَمْرِهِ عَلَى الْمَحْمَدَةِ وَ یُحْسِنُ سَمْتَهُ بِجُهْدِهِ

·       عَلَامَةُ الْمُنَافِقِ : فَاجِرٌ  دَخْلُهُ یُخَالِفُ لِسَانُهُ قَلْبَهُ وَ قَوْلُهُ فِعْلَهُ وَ سَرِیرَتُهُ عَلَانِیَتَهُ فَوَیْلٌ لِلْمُنَافِقِ مِنَ النَّارِ

·       عَلَامَةُ الْحَاسِدِ : الْغِیبَةُ وَ التَّمَلُّقُ وَ الشَّمَاتَةُ بِالْمُصِیبَةِ 

·       عَلَامَةُ الْمُسْرِفِ : الْفَخْرُ بِالْبَاطِلِ وَ یَأْکُلُ مَا لَیْسَ عِنْدَهُ وَ یَزْهَدُ فِی اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ‏  وَ یُنْکِرُ مَنْ لَا یَنْتَفِعُ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهُ

·       عَلَامَةُ الْغَافِلِ : الْعَمَى وَ السَّهْوُ وَ اللَّهْوُ وَ النِّسْیَانُ

·       عَلَامَةُ الْکَسْلَانِ : یَتَوَانَى حَتَّى یُفَرِّطَ وَ یُفَرِّطُ حَتَّى یُضَیِّعَ وَ یُضَیِّعُ حَتَّى یَضْجَرَ وَ یَضْجَرُ حَتَّى یَأْثَمَ

·       عَلَامَةُ الْکَذَّابِ : إِنْ قَالَ لَمْ یَصْدُقْ وَ إِنْ قِیلَ لَهُ لَمْ یُصَدِّقْ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْبَهْتُ

·       عَلَامَةُ الْفَاسِقِ : اللَّهْوُ وَ اللَّغْوُ وَ الْعُدْوَانُ وَ الْبُهْتَانُ

·       عَلَامَةُ الْخَائِنِ‏  :عِصْیَانُ الرَّحْمَنِ وَ أَذَى الْجِیرَانِ وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ وَ الْقُرْبُ إِلَى الطُّغْیَانِ

ü   فَقَالَ شَمْعُونُ لَقَدْ شَفَیْتَنِی وَ بَصَّرْتَنِی مِنْ عَمَایَ فَعَلِّمْنِی طَرَائِقَ أَهْتَدِی بِه

 

 

 

 

v  فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا شَمْعُونُ إِنَّ لَکَ أَعْدَاءً یَطْلُبُونَکَ وَ یُقَاتِلُونَکَ لِیَسْلُبُوا دِینَکَ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ

4.      الَّذِینَ مِنَ الْإِنْسِ: فَقَوْمٌ‏ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ  وَ لَا رَغْبَةَ لَهُمْ فِیمَا عِنْدَ اللَّهِ إِنَّمَا هَمُّهُمْ تَعْیِیرُ النَّاسِ بِأَعْمَالِهِمْ لَا یُعَیِّرُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ لَا یُحَاذِرُونَ أَعْمَالَهُمْ إِذْ [إِنْ‏] رَأَوْکَ صَالِحاً حَسَدُوکَ وَ قَالُوا مُرَاءٍ وَ إِنْ رَأَوْکَ فَاسِداً قَالُوا لَا خَیْرَ فِیهِ‏ 

5.      أَعْدَاؤُکَ مِنَ الْجِنِّ: فَإِبْلِیسُ وَ جُنُودُهُ

v  جواب ما سإل شیطان عنک

1.      فَإِذَا أَتَاکَ فَقَالَ مَاتَ ابْنُکَ

 فَقُلْ إِنَّمَا خُلِقَ الْأَحْیَاءُ لِیَمُوتُوا وَ تَدْخُلُ بَضْعَةٌ مِنِّی الْجَنَّةَ إِنَّهُ لَیَسُرُّنِی فَإِذَا أَتَاکَ وَ

2.       قَالَ قَدْ ذَهَبَ مَالُکَ

 فَقُلْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَعْطَى وَ أَخَذَ وَ أَذْهَبَ عَنِّی الزَّکَاةَ فَلَا زَکَاةَ عَلَیَ‏

3.       وَ إِذَا أَتَاکَ وَ قَالَ لَکَ النَّاسُ یَظْلِمُونَکَ وَ أَنْتَ لَا تَظْلِمُ

فَقُلْ‏ إِنَّمَا السَّبِیلُ‏ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ‏ وَ ما عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ‏  وَ إِذَا أَتَاکَ

4.      وَ قَالَ لَکَ مَا أَکْثَرَ إِحْسَانَکَ یُرِیدُ أَنْ یُدْخِلَکَ الْعُجْبَ‏

  فَقُلْ إِسَاءَتِی أَکْثَرُ مِنْ إِحْسَانِی وَ إِذَا أَتَاکَ و

5.       قَالَ لَکَ مَا أَکْثَرَ صَلَاتَکَ

 فَقُلْ غَفْلَتِی أَکْثَرُ مِنْ صَلَاتِی

6.      وَ إِذَا قَالَ لَکَ کَمْ تُعْطِی النَّاسَ

فَقُلْ مَا آخُذُ أَکْثَرُ مِمَّا أُعْطِی

7.       وَ إِذَا قَالَ لَکَ مَا أَکْثَرَ مَنْ یَظْلِمُکَ

 فَقُلْ مَنْ ظَلَمْتُهُ أَکْثَرُ

8.      وَ إِذَا أَتَاکَ وَ قَالَ لَکَ کَمْ تَعْمَلُ

فَقُلْ طَالَمَا عَصَیْتُ

9.       وَ إِذَا أَتَاکَ وَ قَالَ لَکَ اشْرَبِ الشَّرَابَ

فَقُلْ لَا أَرْتَکِبُ الْمَعْصِیَةَ

10.   وَ إِذَا أَتَاکَ وَ قَالَ لَکَ‏أَ لَا تُحِبُّ الدُّنْیَا

11.  فَقُلْ مَا أُحِبُّهَا  وَ قَدْ اغْتَرَّ بِهَا غَیْرِی

v  یَا شَمْعُونُ خَالِطِ الْأَبْرَارَ وَ اتَّبِعِ النَّبِیِّینَ یَعْقُوبَ وَ یُوسُفَ وَ دَاوُدَ-

v   إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ السُّفْلَى فَخَرَتْ وَ زَخَرَتْ‏وَ قَالَتْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

فَخَلَقَ الْأَرْضَ فَسَطَحَهَا عَلَى ظَهْرِهَا فَذَلَّتْ ثُمَّ إِنَّ الْأَرْضَ فَخَرَتْ وَ قَالَتْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

فَخَلَقَ اللَّهُ الْجِبَالَ فَأَثْبَتَهَا عَلَى ظَهْرِهَا أَوْتَاداً مِنْ أَنْ تَمِیدَ بِمَا عَلَیْهَا فَذَلَّتِ الْأَرْضُ وَ اسْتَقَرَّتْ ثُمَّ إِنَّ الْجِبَالَ فَخَرَتْ عَلَى الْأَرْضِ فَشَمَخَتْ‏ وَ اسْتَطَالَتْ وَ قَالَتْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

 فَخَلَقَ الْحَدِیدَ فَقَطَعَهَا فَذَلَّتْ ثُمَّ إِنَّ الْحَدِیدَ فَخَرَ عَلَى الْجِبَالِ وَ قَالَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی فَخَلَقَ النَّارَ فَأَذَابَتِ الْحَدِیدَ فَذَلَّ الْحَدِیدُ ثُمَّ إِنَّ النَّارَ زَفَرَتْ وَ شَهَقَتْ وَ فَخَرَتْ وَ قَالَتْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

فَخَلَقَ الْمَاءَ فَأَطْفَأَهَا فَذَلَّتْ ثُمَّ إِنَّ الْمَاءَ فَخَرَ وَ زَخَرَ وَ قَالَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

 فَخَلَقَ الرِّیحَ فَحَرَّکَتْ أَمْوَاجَهُ وَ أَثَارَتْ مَا فِی قَعْرِهِ وَ حَبَسَتْهُ عَنْ مَجَارِیهِ فَذَلَّ الْمَاءُ ثُمَّ إِنَّ الرِّیحَ فَخَرَتْ وَ عَصَفَتْ وَ قَالَتْ أَیُّ شَیْ‏ءٍ یَغْلِبُنِی

 فَخَلَقَ الْإِنْسَانَ فَبَنَى وَ احْتَالَ مَا یَسْتَتِرُ بِهِ مِنَ الرِّیحِ وَ غَیْرِهَا فَذَلَّتِ الرِّیحُ ثُمَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ طَغَى وَ قَالَ مَنْ أَشَدُّ مِنِّی قُوَّةً

فَخَلَقَ الْمَوْتَ فَقَهَرَهُ فَذَلَّ الْإِنْسَانُ ثُمَّ إِنَّ الْمَوْتَ فَخَرَ فِی نَفْسِهِ

 فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا تَفْخَرْ فَإِنِّی ذَابِحُکَ بَیْنَ الْفَرِیقَیْنِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَهْلِ النَّارِ ثُمَّ لَا أُحْیِیکَ أَبَداً فَخَافَ‏

v  ثُمَّ قَالَ وَ الْحِلْمُ یَغْلِبُ الْغَضَبَ وَ الرَّحْمَةُ تَغْلِبُ السَّخَطَ وَ الصَّدَقَةُ تَغْلِبُ الْخَطِیئَةَ

  • میثم تمار

 دریافت فایل ورد حدیث
عنوان: حدیث وهب
حجم: 34.2 کیلوبایت

أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ شَاذَانَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عُثْمَانَ الْبَرَاوِذِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِیٍّ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ سُفْیَانَ السَّمَرْقَنْدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ سَعِیدٍ التِّرْمِذِیُّ عَنْ عَبْدِ الْمُنْعِمِ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ وَهْبِ‏ بْنِ مُنَبِّهٍ‏ أَنَّهُ وُجِدَ فِی التَّوْرَاةِ صِفَةُ خَلْقِ آدَمَ ع حِینَ خَلَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ابْتَدَعَهُ

قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى :

v   إِنِّی خَلَقْتُ آدَمَ وَ رَکَّبْتُ جَسَدَهُ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ ثُمَّ جَعَلْتُهَا وِرَاثَةً فِی وُلْدِهِ تَمَنَّى فِی أَجْسَادِهِمْ وَ یَنْمُونَ عَلَیْهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ

v   رَکَّبْتُ جَسَدَهُ حِینَ خَلَقْتُهُ مِنْ  رَطْبٍ وَ یَابِسٍ وَ سُخْنٍ وَ بَارِدٍ

·       وَ ذَلِکَ أَنِّی خَلَقْتُهُ مِنْ تُرَابٍ وَ مَاءٍ ثُمَّ جَعَلْتُ فِیهِ نَفْساً وَ رُوحاً

·       فَیُبُوسَةُ کُلِّ جَسَدٍ مِنْ قِبَلِ التُّرَابِ وَ رُطُوبَتُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَاءِ وَ حَرَارَتُهُ مِنْ قِبَلِ النَّفْسِ وَ بُرُودَتُهُ مِنْ قِبَلِ الرُّوحِ

v   ثُمَّ خَلَقْتُ فِی الْجَسَدِ بَعْدَ هَذِهِ الْخَلْقِ الْأَوَّلِ أَرْبَعَةَ أَنْوَاعٍ وَ هُنَّ مِلَاکُ الْجَسَدِ وَ قِوَامُهُ بِإِذْنِی لَا یَقُومُ الْجَسَدُ إِلَّا بِهِنَّ وَ لَا تَقُومُ مِنْهُنَّ وَاحِدَةٌ إِلَّا بِالْأُخْرَى مِنْهَا الْمِرَّةُ السَّوْدَاءُ وَ الْمِرَّةُ الصَّفْرَاءُ وَ الدَّمُ وَ الْبَلْغَمُ‏

v   ثُمَّ أَسْکَنَ بَعْضَ هَذَا الْخَلْقِ فِی بَعْضٍ فَجَعَلَ:

مسْکَنَ الْیُبُوسَةِ فِی الْمِرَّةِ السَّوْدَاءِ

مَسْکَنَ الرُّطُوبَةِ فِی الْمِرَّةِ الصَّفْرَاءِ

مَسْکَنَ الْحَرَارَةِ فِی الدَّمِ

مَسْکَنَ الْبُرُودَةِ فِی الْبَلْغَمِ

 

v   فَأَیُّمَا جَسَدٍ اعْتَدَلَتْ بِهِ هَذِهِ الْأَنْوَاعُ الْأَرْبَعُ الَّتِی جَعَلَتْهَا مِلَاکَهُ وَ قِوَامَهُ وَ کَانَتْ کُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ أَرْبَعاً لَا تَزِیدُ وَ لَا تَنْقُصُ کَمُلَتْ صِحَّتُهُ وَ اعْتَدَلَ بُنْیَانُهُ فَإِنْ زَادَ مِنْهُنَّ وَاحِدَةٌ عَلَیْهِنَّ فَقَهَرَتْهُنَّ وَ مَالَتْ بِهِنَّ دَخَلَ عَلَى الْبَدَنِ السُّقْمُ مِنْ نَاحِیَتِهَا بِقَدْرِ مَا زَادَتْ وَ إِذَا کَانَتْ نَاقِصَةً ثَقُلَ عَنْهُنَّ حَتَّى تَضْعُفَ عَنْ طَاقَتِهِنَّ وَ تَعْجِزَ عَنْ مُقَارَنَتِهِنَّ وَ جَعَلَ عَقْلَهُ فِی دِمَاغِهِ وَ سِرَّهُ فِی طِینَتِهِ وَ غَضَبَهُ فِی کَبِدِهِ وَ صَرَامَتَهُ فِی قَلْبِهِ وَ رَغْبَتَهُ فِی رِئَتِهِ وَ ضَحِکَهُ فِی طِحَالِهِ وَ فَرَحَهُ فی [وَ] حَزَنَهُ وَ کَرْبَهُ فِی وَجْهِهِ وَ جَعَلَ فِیهِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّینَ مَفْصَلًا

v   قَالَ وَهْبٌ‏: فَالطَّبِیبُ الْعَالِمُ بِالدَّاءِ وَ الدَّوَاءِ یَعْلَمُ مِنْ حَیْثُ یَأْتِی السُّقْمُ مِنْ‏ قِبَلِ زِیَادَةٍ تَکُونُ فِی إِحْدَى هَذِهِ الْفِطْرَةِ الْأَرْبَعِ أَوْ نُقْصَانٍ مِنْهَا وَ یَعْلَمُ الدَّوَاءَ الَّذِی بِهِ یُعَالِجُهُنَّ فَیَزِیدُ فِی النَّاقِصَةِ مِنْهُنَّ أَوْ یَنْقُصُ مِنَ الزَّائِدِ حَتَّى یَسْتَقِیمَ الْجَسَدُ عَلَى فِطْرَتِهِ وَ یَعْتَدِلَ الشَّیْ‏ءُ بِأَقْرَانِهِ

v   ثُمَّ تَصِیرُ هَذِهِ الْأَخْلَاقُ الَّتِی رُکِّبَ عَلَیْهَا الْجَسَدُ فِطَراً عَلَیْهَا تَبْنِی أَخْلَاقَ بَنِی آدَمَ وَ بِهَا تُوصَفُ

1.       مِنَ التُّرَابِ الْعَزْمُ  (فَإِنْ مَالَتْ بِهِ الْیُبُوسَةُ کَانَ عَزْمُهُ الْقَسْوَةَ)

2.        مِنَ الْمَاءِ اللِّینُ (وَ إِنْ مَالَتْ بِهِ الرُّطُوبَةُ کَانَتْ لِینُهُ مَهَانَةً)

3.       مِنَ الْحَرَارَةِ الْحِدَّةُ  (وَ إِنْ مَالَتْ بِهِ الْحَرَارَةُ کَانَتْ حِدَّتُهُ طَیْشاً وَ سَفَهاً)

4.        مِنَ الْبُرُودَةِ الْأَنَاةُ  (وَ إِنْ مَالَتْ بِهِ الْبُرُودَةُ کَانَتْ أَنَاتُهُ رَیْباً وَ بَلَداً)

نکته: فَإِنِ اعْتَدَلَتْ أَخْلَاقُهُ وَ کُنَّ سَوَاءً وَ اسْتَقَامَتْ فِطْرَتُهُ کَانَ جَازِماً فِی أَمْرِهِ لَیِّناً فِی عَزْمِهِ حَادّاً فِی لِینِهِ مُتَأَنِّیاً فِی حِدَّتِهِ لَا یَغْلِبُهُ خُلُقٌ مِنْ أَخْلَاقِهِ وَ لَا یَمِیلُ بِهِ مِنْ أَیِّهَا شَاءَ اسْتَکْثَرَ وَ مِنْ أَیِّهَا شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مِنْ أَیِّهَا شَاءَ عَدَلَ وَ یَعْلَمُ کُلَّ خُلُقٍ مِنْهَا إِذَا عَلَا عَلَیْهِ بِأَیِّ شَیْ‏ءٍ یَمْزُجُهُ وَ یُقَوِّمُهُ فَأَخْلَاقُهُ کُلُّهَا مُعْتَدِلَةٌ

v   کَمَا یَجِبُ :

1.       أَنْ یَکُونَ فَمِنَ التُّرَابِ ( قَسْوَتُهُ وَ بُخْلُهُ وَ حَصْرُهُ وَ فَظَاظَتُهُ وَ بُرْمُهُ وَ شُحُّهُ وَ یَأْسُهُ وَ قُنُوطُهُ وَ عَزْمُهُ وَ إِطْرَارُهُ)

2.        وَ مِنَ الْمَاءِ( کَرَمُهُ وَ مَعْرُوفُهُ وَ تَوَسُّعُهُ وَ سُهُولَتُهُ وَ تَوَسُّلُهُ وَ قُرْبُهُ وَ قَبُولُهُ وَ رَجَاهُ وَ اسْتِبْشَارُهُ)

·        فَإِذَا خَافَ ذُو الْعَقْلِ أَنْ یَغْلِبَ عَلَیْهِ أَخْلَاقُ التُّرَابِ وَ یَمِیلَ بِهِ أَلْزَمَ کُلَّ خُلُقٍ مِنْهَا خُلُقاً مِنْ أَخْلَاقِ الْمَاءِ یَمْزُجُهُ بِلِینِهِ یُلْزِمُ الْقَسْوَةَ اللِّینَ وَ الْحَصْرَ التَّوَسُّعَ وَ الْبُخْلَ الْعَطَاءَ وَ الْفَظَاظَةَ الْکَرَمَ وَ الْبَرَمَ التَّوَسُّلَ وَ الشُّحَّ السَّمَاحَ وَ الْیَأْسَ الرَّجَاءَ وَ الْقُنُوطَ الِاسْتِبْشَارَ وَ الْعَزْمَ الْقَبُولَ وَ الْإِطْرَارَ الْقُرْبَ ثُمَّ

3.       مِنَ النَّفْسِ ( حِدَّتُهُ وَ خِفَّتُهُ وَ شَهْوَتُهُ وَ لَهْوُهُ وَ لَعِبُهُ وَ ضَحِکُهُ وَ سَفَهُهُ وَ خِدَاعُهُ وَ عُنْفُهُ وَ خَوْفُهُ)

4.        وَ مِنَ الرُّوحِ  (حِلْمُهُ وَ وَقَارُهُ وَ عَفَافُهُ وَ حَیَاؤُهُ وَ بَهَاؤُهُ وَ فَهْمُهُ وَ کَرَمُهُ وَ صِدْقُهُ وَ رِفْقُهُ وَ کِبْرُهُ)

·         وَ إِذَا خَافَ ذُو الْعَقْلِ أَنْ تَغْلِبَ عَلَیْهِ أَخْلَاقُ النَّفْسِ وَ تَمِیلَ بِهِ أَلْزَمَ کُلَّ خُلُقٍ مِنْهَا خُلُقاً مِنْ أَخْلَاقِ الرُّوحِ یُقَوِّمُهُ بِهِ یُلْزِمُ الْحِدَّةَ الْحِلْمَ وَ الْخِفَّةَ الْوَقَارَ وَ الشَّهْوَةَ الْعَفَافَ وَ اللَّعِبَ الْحَیَاءَ وَ الضَّحِکَ الْفَهْمَ وَ السَّفَهَ الْکَرَمَ وَ الْخِدَاعَ الصِّدْقَ وَ الْعُنْفَ الرِّفْقَ وَ الْخَوْفَ الصَّبْرَ

v    ثُمَّ بِالنَّفْسِ : (سَمِعَ ابْنُ آدَمَ وَ أَبْصَرَ وَ أَکَلَ وَ شَرِبَ وَ قَامَ وَ قَعَدَ وَ ضَحِکَ وَ بَکَى وَ فَرِحَ وَ حَزِنَ )وَ

v     بِالرُّوحِ عَرَفَ الْحَقَّ مِنَ‏ الْبَاطِلِ وَ الرُّشْدَ مِنَ الْغَیِّ وَ الصَّوَابَ مِنَ الْخَطَإِ وَ بِهِ عَلِمَ وَ تَعَلَّمَ وَ حَکَمَ وَ عَقَلَ وَ اسْتَحَى وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَقَّهَ وَ تَفَهَّمَ وَ تَحَذَّرَ وَ تَقَدَّمَ )

v   ثُمَّ یَقْرُنُ إِلَى أَخْلَاقِهِ عَشْرُ خِصَالٍ أُخْرَى:

·       ( الْإِیمَانُ وَ الْحِلْمُ وَ الْعَقْلُ وَ الْعِلْمُ وَ الْعَمَلُ وَ اللِّینُ وَ الْوَرَعُ وَ الصِّدْقُ وَ الصَّبْرُ وَ الرِّفْقُ )

v   فَفِی هَذِهِ الْأَخْلَاقِ الْعَشْرِ جَمِیعُ الدِّینِ کُلِّهِ وَ لِکُلِّ خُلُقٍ مِنْهَا عَدُوٌّ :

      (فَعَدُوُّ الْإِیمَانِ الْکُفْرُ وَ عَدُوُّ الْحِلْمِ الْحُمْقُ وَ عَدُوُّ الْعَقْلِ الْغَیُّ وَ عَدُوُّ الْعِلْمِ الْجَهْلُ وَ عَدُوُّ الْعَمَلِ الْکَسَلُ وَ عَدُوُّ اللِّینِ الْعَجَلَةُ وَ عَدُوُّ الْوَرَعِ الْفُجُورُ وَ عَدُوُّ الصِّدْقِ الْکَذِبُ وَ عَدُوُّ الصَّبْرِ الْجَزَعُ وَ عَدُوُّ الرِّفْقِ الْعُنْفُ)

1.      فَإِذَا وَهَنَ الْإِیمَانُ تَسَلَّطَ عَلَیْهِ الْکُفْرُ وَ تَعَبَّدَهُ وَ حَالَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَرْجُو مَنْفَعَتَهُ وَ إِذَا صَلُبَ الْإِیمَانُ وَهَنَ لَهُ الْکُفْرُ وَ تَعَبَّدَهُ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ الْإِیمَانُ

2.      وَ إِذَا ضَعُفَ الْحِلْمُ عَلَا الْحُمْقُ وَ حَاطَهُ وَ ذَبْذَبَهُ وَ أَلْبَسَهُ الْهَوَانَ بَعْدَ الْکَرَامَةِ فَإِذَا اسْتَقَامَ الْحِلْمُ فَضَحَ الْحُمْقَ وَ تَبَیَّنَ عَوْرَتَهُ وَ أَبْدَى سَوْءَتَهُ وَ کَشَفَ سِتْرَهُ وَ أَکْثَرَ مَذَمَّتَهُ

3.      فَإِذَا اسْتَقَامَ اللِّینُ تَکَرَّمَ مِنَ الْخِفَّةِ وَ الْعَجَلَةِ وَ اطَّرَدَتِ الْحِدَّةُ وَ ظَهَرَ الْوَقَارُ وَ الْعَفَافُ وَ عُرِفَتِ السَّکِینَةُ

4.       وَ إِذَا ضَعُفَ الْوَرَعُ تَسَلَّطَ عَلَیْهِ الْفُجُورُ وَ ظَهَرَ الْإِثْمُ وَ تَبَیَّنَ الْعُدْوَانُ وَ کَثُرَ الظُّلْمُ وَ نَزَلَ الْحُمْقُ وَ عَمِلَ بِالْبَاطِلِ

5.        وَ إِذَا ضَعُفَ الصِّدْقُ کَثُرَ الْکَذِبُ وَ فَشَتِ الْفِرْیَةُ وَ جَاءَ الْإِفْکُ بِکُلِّ وَجْهٍ وَ الْبُهْتَانُ وَ إِذَا حَصَلَ الصِّدْقُ اخْتَسَأَ الْکَذِبُ وَ ذَلَّ وَ صَمَتَ الْإِفْکُ وَ أُمِیتَتِ الْفِرْیَةُ وَ أُهِینَ الْبُهْتَانُ وَ دَنَا الْبِرُّ وَ اقْتَرَبَ الْخَیْرُ وَ طُرِدَتِ الشِّرَّةُ

6.       وَ إِذَا وَهَنَ الصَّبْرُ وَهَنَ الدِّینُ وَ کَثُرَ الْحُزْنُ وَ زَهَقَ الْجَزَعُ وَ أُمِیتَتِ الْحَسَنَةُ وَ ذَهَبَ الْأَجْرُ وَ إِذَا صَلُبَ الصَّبْرُ خَلَصَ الدِّینُ وَ ذَهَبَ الْحُزْنُ وَ أُخِّرَ الْجَزَعُ وَ أُحْیِیَتِ الْحَسَنَةُ وَ عَظُمَ الْأَجْرُ وَ تَبَیَّنَ الْحَزْمُ وَ ذَهَبَ الْوَهْنُ

7.        وَ إِذَا تُرِکَ الرِّفْقُ ظَهَرَ الْغِشُّ وَ جَاءَتِ الْفَظَاظَةُ وَ اشْتَدَّتِ الْغِلْظَةُ وَ کَثُرَ الْغَشْمُ وَ تُرِکَ الْعَدْلُ وَ فَشَا الْمُنْکَرُ وَ تُرِکَ الْمَعْرُوفُ وَ ظَهَرَ السَّفَهُ وَ رُفِضَ الْحِلْمُ وَ ذَهَبَ الْعَقْلُ وَ تُرِکَ الْعِلْمُ وَ فَتَرَ الْعَمَلُ وَ مَاتَ الدِّینُ وَ ضَعُفَ الصَّبْرُ وَ غُلِبَ الْوَرَعُ وَ وَهَنَ الصِّدْقُ وَ بَطَلَ تَعَبُّدُ أَهْلِ الْإِیمَانِ

v    فَمِنْ أَخْلَاقِ الْعَقْلِ عَشَرَةُ أَخْلَاقٍ صَالِحَةٍ : ( الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الرُّشْدُ وَ الْعَفَافُ وَ الصِّیَانَةُ وَ الْحَیَاءُ وَ الرَّزَانَةُ وَ الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الْخَیْرِ وَ کَرَاهَةُ الشَّرِّ وَ طَاعَةُ النَّاصِحِ‏)

 

 

 

v               فَهَذِهِ عَشَرَةُ أَخْلَاقٍ صَالِحَةٍ ثُمَّ یَتَشَعَّبُ مِنْ کُلِّ خُلُقٍ مِنْهَا عَشَرَةُ خِصَالٍ

 

1.      فَالْحِلْمُ :یَتَشَعَّبُ مِنْهُ

حُسْنُ الْعَوَاقِبِ

الْمَحْمَدَةُ فِی النَّاسِ

تَشَرُّفُ الْمَنْزِلَةِ

السَّلْبُ عَنِ السَّفَهِ

رُکُوبُ الْجَمِیلِ

صُحْبَةُ الْأَبْرَارِ

الِارْتِدَاعُ عَنِ الضِّعَةِ

الِارْتِفَاعُ عَنِ الخَسَاسَةِ

شَهْوَةُ اللِّینِ

الْقُرْبُ مِنْ مَعَالِی الدَّرَجَاتِ

 

 

2.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الْعِلْمِ :

الشَّرَفُ إِنْ کَانَ دَنِیّاً

الْعِزُّ وَ إِنْ کَانَ مَهِیناً

الْغِنَى وَ إِنْ کَانَ فَقِیراً

وَ الْقُوَّةُ وَ إِنْ کَانَ ضَعِیفاً

النُّبْلُ وَ إِنْ کَانَ حَقِیراً

الْقُرْبُ وَ إِنْ کَانَ قَصِیّاً

الْجُودُ وَ إِنْ کَانَ بَخِیلًا

الْحَیَاءُ وَ إِنْ کَانَ صَلِفاً

الْمَهَابَةُ وَ إِنْ کَانَ وَضِیعاً

السَّلَامَةُ وَ إِنْ کَانَ سَقِیماً

 

 

3.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الرُّشْدِ:

السَّدَادُ

الْهُدَى

الْبِرُّ

التَّقْوَى

الْعِبَادَةُ

الْقَصْدُ

الِاقْتِصَادُ

الْقَنَاعَةُ

الْکَرَمُ

الصِّدْقُ

 

 

 

4.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الْعَفَافِ:

 الْکِفَایَةُ

الِاسْتِکَانَةُ

الْمُصَادَقَةُ

الْمُرَاقَبَةُ

الصَّبْرُ

النَّصْرُ

الْیَقِینُ

الرِّضَا

الرَّاحَةُ

التَّسْلِیمُ

 

 

 

 

 

5.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الصِّیَانَةِ:

 الْکَفُّ

الْوَرَعُ

حُسْنُ الثَّنَاءِ

التَّزْکِیَةُ

الْمُرُوءَةُ

الْکَرَمُ

الْغِبْطَةُ

السُّرُورُ

الْمَنَالَةُ

التَّفَکُّرُ

 



6.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الْحَیَاءِ :

 

اللِّینُ

الرَّأْفَةُ

الرَّحْمَةُ

الْمُدَاوَمَة

الْبَشَاشَةُ

الْمُطَاوَعَةُ

ذُلُّ النَّفْسِ

التُّقَى

الْوَرَعُ

حُسْنُ الْخُلُقِ

 



7.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى الْخَیْرِ:

الصَّلَاحُ

الِاقْتِدَارُ

الْعِزُّ

الْإِخْبَاتُ

الْإِنَابَةُ

السُّؤْدُدُ

الْأَمْنُ

الرِّضَا فِی النَّاسِ

حُسْنُ الْعَاقِبَةِ

 

 



8.      یَتَشَعَّبُ مِنْ کَرَاهَةِ الشَّرِّ:

حُسْنُ الْأَمَانَةِ

تَرْکُ الْخِیَانَةِ

اجْتِنَابُ السُّوءِ

تَحْصِینُ الْفَرْجِ

صِدْقُ اللِّسَانِ

التَّوَاضُعُ

التَّضَرُّعُ لِمَنْ هُوَ فَوْقَهُ

الْإِنْصَافُ لِمَنْ هُوَ دُونَهُ

حُسْنُ الْجِوَارِ

مُجَانَبَةُ إِخْوَانِ السَّوْءِ

 




9.      یَتَشَعَّبُ مِنَ الرَّزَانَةِ :

التَّوَقُّرُ

التَّوَقُّرُ

السُّکُونُ

التَّأَنِّی

العلم

التَّمْکِینُ

الْحُظْوَةُ

الْمَحَبَّةُ

الْفَلَحُ

الزِّکَایَةُ  وَ الْإِنَابَةُ

 

 

 

10.  یَتَشَعَّبُ مِنْ طَاعَةِ النَّاصِحِ:

زِیَادَةُ الْعَقْلِ

کَمَالُ اللُّبِّ

مَحْمَدَةُ النَّاسِ

الِامْتِعَاضُ مِنَ اللَّوْمِ

الْبُعْدُ مِنَ الْبَطْشِ

اسْتِصْلَاحُ الْحَالِ

مُرَاقَبَةُ مَا هُوَ نَازِلٌ

الِاسْتِعْدَادُ لِلْغَدِ

الِاسْتِقَامَةُ عَلَى الْمِنْهَاجِ

الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الرَّشَادِ

 




 فَهَذِهِ مِائَةُ خَصْلَةٍ مِنْ أَخْلَاقِ الْعَاقِل‏[1]

 



[1] ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، 2جلد، کتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م.

  • میثم تمار

کمیل بن زیاد خطاب به امام علی علیه السلام عرض کرد : ای امیر مومنان ! خواهم که از نفسم برایم بگویی ، تا معرفتی بدان یابم !
حضرت علیه السلام فرمود : ای کمیل ! از کدام نفس برایت بگویم ؟
کمیل گفت : مولای من ! مگر بیش از یک نفس در من موجود است ؟ !
فرمود : ای کمیل ! در انسان چهار نفس موجود است :
نامیه نباتیه و حسیه حیوانیه و ناطقه قدسیه و کلیه الهیه

.
هر یک از آن ها را پنج قوه و دو خصیصه است :
1- نامیه نباتیه را پنج قوه است : ماسکه و جاذبه و هاضمه و دافعه و مربیه .

 اما دو خصلت آن عبارت است از زیادت و نقصان ، و انبعاث آن از کبد است .

 
2- حسیه حیوانیه را نیز پنج قوه است که عبارتند از : شنوایی و بینایی و بویایی و چشایی و لامسه . دو خصلتش نیز رضایت و غضب است ، و محل انبعاثش ، قلب می باشد .


3-  نفس ناطقه قدسیه را نیز پنج قوه است : فکر و ذکر و علم و حلم و نباهت ، و آن را انبعاثی نیست .

این نفس شبیه ترین اشباح ، به نفوس ملکیه است ، و دو خصیصه دارد که عبارتند از : نزاهت و حکمت

 .
4-  کلیه الهیه نیز پنج قوه دارد که عبارتند از : بقای در فنا و نعیم در شقا و عزت در ذلت و فقر در غنا و صبر در بلا . دو خاصیت آن نیز رضا و تسلیم است .   

 این همان نفسی است که مبداش خداست و عاقبت به سوی او بازگشت دارد؛ چنانکه خدای تعالی فرموده است :
و نفخت فیه من روحی و یا ایتها النفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه .

 و عقل وسط کل است

 

و عربی حدیث

v  الخبر ما روى مرفوعا عن کمیل‏ بن زیاد قال: سألت مولانا أمیر المؤمنین علیه السلام

§       فقلت: یا أمیر المؤمنین أرید ان تعرفنی نفسی؟

§       قال: یا کمیل‏ و ای الانفس ترید أن أعرفک؟

§       قلت: یا مولاى و هل هی الّا نفس‏ واحدة؟

§       قال: یا کمیل انما هی أربعة: النامیة النباتیة و الحسیة الحیوانیة و الناطقة القدسیة و الکلیة الالهیة،

v  و لکل واحدة من هذه خمس قوى و خاصیتان:

1.  النامیة النباتیة:

·       لها خمس قوى: جاذبة و ماسکة و هاضمة و دافعة و مربیة،

·       و لها خاصیتان: الزیادة و النقصان،

ü   و انبعاثها من الکبد،

ü   (هِیَ أَشْبَهُ الْأَشْیَاءِ بِنَفْسِ‏ الْحَیَوَان‏)

2.                 الحسیة الحیوانیّة:

·       لها خمس قوى: سمع و بصر و شمّ و ذوق و لمس،

·       و لها خاصیتان: الشهوة (الرِّضَا)و الغضب،

  •    و انبعاثها من القلب،
  •    (انْبِعَاثُهَا مِنَ الْقَلْبِ، وَ هِیَ أَشْبَهُ الْأَشْیَاءِ بِنَفْسِ‏ السِّبَاع‏)

3.  الناطقة القدسیة

·       لها خمس قوى: فکر و ذکر و علم و حلم و نباهة،

·       و لها خاصیتان: النزاهة و الحکمة،

  •   و لیس لها انبعاث و هی اشبه الاشیاء بالنّفوس الملکیّة(الْمَلَائِکَة)(  الْفَلَکِیَّة)

4.                 الکلیة الالهیة:

·       لها خمس قوى: بقاء فی فناء و نعیم فی شقاء و عزّ فی ذل و فقر فی غناء و صبر فی بلاء،

·          و لها خاصیتان: الرضاء و التسلیم: (الْحِلْمُ، وَ الْکَرَم‏)

  •    و هذه التی مبدأها من اللّه و إلیه تعود و قال اللّه تعالى: وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی*، و قال: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً،

و العقل وسط الکل. (َّ لِکَیْلَا یَقُولَ أَحَدُکُمْ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ إِلَّا لِقِیَاسٍ مَعْقُولٍ")

 

 

  • میثم تمار

 

pdfدریافت
عنوان: جنود عقل و جهل
حجم: 708 کیلوبایت


سماعه گوید خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودم و جمعى از دوستانش هم حضور داشتند که ذکر عقل و جهل بمیان آمد

حضرت فرمود:

عقل و لشکرش و جهل و لشکرش را بشناسید،

سماعه گوید من عرض کردم قربانت گردم غیر از آنچه شما بما فهمانیده‏اید نمیدانیم.

حضرت فرمود خداى عز و جل عقل را از نور خویش و از طرف راست عرش آفرید و آن مخلوق اول از روحانیین است پس بدو فرمود پس رو او پس رفت سپس فرمود پیش آى پیش آمد

خداى تبارک و تعالى فرمود: ترا با عظمت آفریدم و بر تمام آفریدگانم شرافت بخشیدم

سپس جهل را تاریک و از دریاى شور و تلخ آفرید باو فرمود پس رو پس رفت فرمود پیش بیا پیش نیامد

فرمود: گردن‏کشى کردى؟

او را از رحمت خود دور ساخت

سپس براى عقل هفتاد و پنج لشکر قرار داد.

چون جهل مکرمت و عطاء. خدا را نسبت به عقل دید دشمنى او را در دل گرفت و عرض کرد

پروردگارا این هم مخلوقى است مانند من.

او را آفریدى و گرامیش داشتى و تقویتش نمودى

من ضد او هستم و براو توانائى ندارم

آنچه از لشکر به او دادى بمن هم عطا کن

فرمود بلى میدهم ولى اگر بعد از آن نافرمانى کردى ترا و لشکر ترا از رحمت خود بیرون میکنم

عرض کرد خشنود شدم

پس هفتاد و پنج لشکر باو عطا کرد.

و هفتاد و پنج لشکرى که به عقل عنایت کرد 

(جنود عقل و جهل) بدین قرار است:

  • میثم تمار